کتابخانه عمومی علامه محمد تقی ایوانکی

کتابخانه عمومی علامه محمد تقی ایوانکی

اینجا وبلاگ کتابخانه علامه محمد تقی ایوانکی است.این کتابخانه در سال 1371 تاسیس شده است.شما دوستان عزیز می توانید از بخش های متعدد این وبلاگ استفاده کنید. از اخبار کتابخانه مطلع شوید، برنامه و نرم افزار های مختلف را دانلود کنید و با نوشتن داستان های کوتاه نویسندگی را تمرین کنید. اگر مطالب مفید و زیبایی دارید می توانید آنها را برای ما بیاورید تا در وبلاگ قرار دهیم.
و من الله توفیق

آخرین مطالب

  • ۱۹ مهر ۹۹ ، ۱۹:۴۷ تست

پربیننده ترین مطالب

محبوب ترین مطالب

آخرین نظرات

نویسندگان

۶ مطلب با موضوع «دلنوشته ها» ثبت شده است


گاهی اگر دعایت مستجاب نشد، برو و گوشه ای بنشین...
زانوهایت را بغل بگیر و یک دل سیر گریه کن...
شاید لازم باشید میان گریه هایت بگویی

«اللهم اغفر لی الذنوب التی تحبس الدعا»

خدایا! ببخش آن گناهانیم را که دعایم را حبس کرده است...

۱۵ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

سرشون رو میـاوردن بالا یــه خال وسط پیشونیـشون کاشتـه بــودن! 
اما با ایــن حال خمیــده نمازشون رو می خونــدن!





۱۲ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۳۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

شهادت حضرت فاطمه را به همه شیعیان تسلیت عرض می نماییم.

 

شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود

فریاد بی‌صدا، غم دل بود و آه بود

دیگر پس از شهادت زهرا به چشم او

صبح سفید هم‌چو دل شب سیاه بود

دانی چرا جبین علی را شکافتند؟

زیرا به چشم کوفه عدالت گناه بود

خونش نصیب دامن محراب کوفه شد

آن رهبری که کعبه بر او زادگاه بود

یک عمر از رعیت خود هم ستم کشید

اشک شبش به غربت روزش گواه بود

دستش برای مردم دنیا نمک نداشت

عدلش به چشم بی‌نگهان اشتباه بود

هم‌صحبتی نداشت که در نیمه‌های شب

حرفش به چاه بود و نگاهش به ماه بود

مولا پس از شهادت زهرا غریب شد

زهرا نه یار او که بر او یک سپاه بود

وقتی که از محاسن او می‌چکید خون

عباس را به صورت بابا نگاه بود

«میثم!» هزار حیف که پوشیده شد ز خون

رویـی کـه بهـر گمشـدگان شمـع راه بود

استاد سازگار


۱۱ فروردين ۹۳ ، ۱۰:۱۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

برایت می نویسم

برایت از گل هایی می نویسم که در دلم پژمرد. برایت از یاس هایی می نویسم که در قلبم خشکید. برایت از لحظه ای می نویسم که اشک در چشمانم لرزید و قلبم شکست. برایت از شکستگی قلبم می نویسم، قلبی که روزی شکست اما صدای شکسته شدنش را هیچ کس نشنید. می گفتند: ساز قلب شکسته خوش آهنگ تر است اما گویی قلب من بی ارزش بود و صدای سازش نا هنجار بود و قابل شنیدن نبود.


برایت از باغ قلبم می نویسم که خالی خالی است از بوی گل ها و تنها گلی از جنس خار تنهای تنها در خرابه ی قلبم به سر می کند آوای تنهایی و بی کسی را بی آنکه همنشینی داشته باشد. قلبم با آن خار تنهاست. گلی حاضر نیست هم خانه آن خار باشد.

برایت می نویسم ای پروانه زیبا خار قلبم را همنشین باش و در تنهایی هایش همدمش باش، شاید توانست روزی گلی دهد و از ناچیزی به درآید.

برایت می نویسم برای گل دادن باغ قلبم ابرهای سیاه را کنار بزن و الهه باران را بگو رحمتش را بر قلبم بباراند و بگو او نیز یاری برای قلب شکسته ام باشد و در تنهایی هایش و غصه هایش یاریش کند.

برایت از غم هایم می نویسم از غم غربت از پروانه عمرم اما پروانه خوبم تو از شادی هایت بنویس.

نویسنده: پازکی

۱۱ فروردين ۹۳ ، ۰۹:۵۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر


                                        



بیا که دل ما بی قرار می ماند

دل رمیده ما بی تاب انتظار می ماند

بیا که شهر رویاهایم بی سوار می ماند

بیا که کوچه قلبم پر غبار می ماند

دوش میکده را فریاد مستان بود

بیا که این بزم بی هوشیار می ماند

مستان پی حضورتو هر جمعه می آیند

بیا که بی روی تو اینان در خمار می مانند

این طالبان حضورت مدام اشک می ریزند

بیا که در غیبتت وگرنه بی قرار این تبار می ماند

رخی بنما بر این پیشگان عشق و نیاز

بیا که روزگار همان روزگار می ماند



تقدیم به صاحب عصر

حضرت مهدی(عج الله)

۱۱ فروردين ۹۳ ، ۰۹:۳۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر


چهار راه برای رسیدن به آرامش:




1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا 


2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا 


3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا


4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا

۰۹ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۵۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر